سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای تنها بهونه من واسه زنده موندن

شب و قصه بافان دیو و پری
من و آرزوهای خاکستری
شبی با صداقت مرا آفرید
به قید ضمانت مرا افرید
همان دم که خاک مرا می سرشت
الفبای عشق تو را می نوشت
زمینی که بر آن فرود آمدم
به قصد صلاه و سجود آمدم
 من و تو دو بیگانه نامدار
دو نیکو صفت آریایی تبار
معمای ما زندگی ساز بود
زمین با عدالت هم آواز بود
دلم با نگاه تو خو می گرفت
گل عشق ما رنگ و بو می گرفت
شبی نم نمک آسمان تار شد
شب سالم عشق بیمار شد
 یکی قصه های مرا می سرود
یکی در معمای بود و نبود
 
شبی از خیالم غریبی گذشت
پری چهره ی ناشکیبی گذشت
غریبی که می دیدی اش ، عشق بود
تو ناخوانده می خواندی اش ، عشق بود
شب و آرزوهای خاکستری
مجزا نگشتند دیو و پری.....

 

مریم اسدی

 

دوست داشتم اولین شعر وب با شاعر دوست داشتنی مریم اسدی شروع کنم امیدوارم خوشتون بیادچشمک


نوشته شده در پنج شنبه 89/4/3ساعت 12:48 عصر توسط niki نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت