ای تنها بهونه من واسه زنده موندن
این واسه توست بی وفا....... می دونستم عزیزم یه روز از همین روزا ما رو از هم می گیره روزگار بی وفا سهم من از عشق تو تلخی فاصله شد سهم تو ازعشق من شور عشق تازه شد اگه می دونستم عزیزم قسمتمون می شه جدایی دنبال رد پات نمی گشتم تا بدونم که تو کجایی اگه می دونستم زمونه با من ودل نامهربونه نمی ذاشتم حتی یادت توی خاطرم بمونه چه جوری این همه خاطره بره ازسرمون دیگه تونیستی رفتی به یه سفر دور ....... باشه تنهام بزار ولی نگو تنهام دیگه فقط جوابتو سکوت لبهام می گه برو فکرشم نکن برگردی دیگه به من بد کردی ،آخه گناهم چیه ؟ من دوست داشتم آره گناهم اینه..........!!!
نوشته شده در پنج شنبه 89/4/3ساعت
1:9 عصر توسط niki نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |