دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد هر قطره باران به اشکی نریخته می ماند و سکوت سرشار ازسخنان ناگفته است از حرکات نا کرده00000 اعتراف به عشق های نهان وآشکار وشگفتی های برزبان نیامده.... در این سکوت حقیقت ها نهفته است حقیقت من وتو حرف مرا فقط باران می فهمد خلوص ستاره ومهتاب می فهمد توخیال می کنی شعر می گویم اما حرف مرادر سکوت می فهمد غزل سرایی نمی دانم ودرپی اش نمی گردم همین حیرت نادانی ام را دانا می فهمد ثانیه ها طی می شود وتوگریزجویی رفتنی که رفتنت را فقط خدا می فهمد
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |